خشونت علیه زنان، یکی از بحرانهای عمیق اجتماعی است که نه تنها به سلامت جسمی و روانی زنان آسیب میزند، بلکه ریشه در ساختارهای پیچیده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع دارد.
به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در ادامه مطلبی میخوانیم:
خشونت علیه زنان، یکی از
بحرانهای عمیق اجتماعی است که نه تنها به سلامت جسمی و روانی زنان آسیب میزند،
بلکه ریشه در ساختارهای پیچیده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع دارد. طبق گزارش
سازمان جهانی بهداشت، نزدیک به یک سوم زنان در طول زندگی خود تجربهای از خشونت
فیزیکی یا جنسی را تجربه میکنند، که این آمار به تنهایی عمق فاجعهای را که
بسیاری از زنان در سرتاسر دنیا با آن دست به گریبان هستند، نمایان میکند. این
خشونتها نه تنها تهدیدی برای سلامت جسمی زنان است، بلکه تأثیرات روانی و اجتماعی
جبرانناپذیری نیز به دنبال دارند. آسیبهایی که در بلندمدت بر اعتماد به نفس،
تواناییهای اجتماعی و حتی شرایط اقتصادی این زنان تأثیر میگذارند. اما هنوز
بسیاری از جوامع به دلیل موانع فرهنگی، اجتماعی و قانونی، از پذیرش و مقابله با
این معضل خودداری میکنند.
تعریف خشونت علیه زنان
سازمان بهداشت جهانی
خشونت علیه زنان را این گونه تعریف کرده است که هر رفتار خشن و وابسته به جنسیتی
که موجب آسیب جسمی، جنسی یا روانی و یا رنج زنان شود. چنین رفتاری می تواند با
تهدید، اجبار یا سلب اختیار و آزادی صورت گرفته و در جمع یا پنهانی باشد.
انواع خشونت علیه زنان
1-خشونت جسمی که شامل ضربوشتم،
کتککاری و هرگونه آسیبی است که به سلامت بدنی زنان لطمه بزند.
۲-خشونت روانی و عاطفی که شامل
تحقیر، تهدید، کنترل، منزوی کردن و رفتارهایی است که عزتنفس زنان را تخریب کند.
۳-خشونت جنسی که شامل
تجاوز، آزار جنسی، ازدواج اجباری و هرگونه اقدام جنسی بدون رضایت می باشد.
۴-خشونت اقتصادی که شامل
محرومیت از منابع مالی، کنترل درآمد، یا منع دسترسی به فرصتهای اقتصادی است.
۵-خشونت دیجیتال که استفاده
از فناوری برای تهدید، نظارت یا بدنام کردن زنان در فضای آنلاین است.
ابعاد روانشناختی خشونت
علیه زنان
زنان قربانی خشونت
معمولاً با مشکلات روانی متعددی از جمله افسردگی ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس رو
به رو میشوند. نگرانی مداوم و تجربه علائم استرس پس از سانحه
(PTSD) در
زنان قربانی بسیار رایج است. همچنین زنان آسیبدیده ممکن است برای تسکین دردهای
روانی به مواد مخدر یا الکل پناه ببرند و علاوه بر این، بسیاری از قربانیان خشونت
تمایلات خودآزاری نشان میدهند یا در معرض خطر خودکشی قرار دارند. از دیگر تاثیرات
خشونت روانی و کلامی میتوان به تخریب عزتنفس زنان اشاره کرد. قربانیان غالباً
خود را مقصر خشونت میدانند و به مرور احساس ارزشمندی خود را از دست میدهند. مشکلاتی
مانند سردردهای مزمن، دردهای عضلانی و اختلالات گوارشی ناشی از استرسهای مداوم از
جمله علائم مرتبط با خشونت هستند.
عوامل گسترش خشونت علیه زنان
راههای پیشگیری و مقابله با خشونت علیه زنان
۱-آموزش و آگاهیبخشی
ترویج برابری جنسیتی در
برنامههای آموزشی و افزایش آگاهی جامعه درباره حقوق زنان به مقابله با خشونت علیه
زنان کمک میکند.
۲-تقویت حمایتهای قانونی
تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه
علیه خشونت خانگی و جنسی علیه زنان برای هر جامعهای ضروری است. همچنین ایجاد
سیستمهای حمایتی مؤثر برای قربانیان از جمله مراکز مشاوره، پناهگاهها و خطهای
تلفنی اورژانسی مثل ۱۲۳ بسیار کمک کننده است.
۳-مداخلات روانشناختی
مشاوره فردی برای کمک به
قربانیان در بازسازی عزتنفس و مقابله با استرس نقش به سزایی دارد.
4-جلب مشارکت مردان
مردان نقش کلیدی در کاهش
خشونت دارند. اقدامات مؤثری مانند به چالش کشیدن باورهای غلط در مورد زنان، آموزش
احترام به زنان و حمایت از فعالیتهای ضد خشونت میتوانند مفید باشند.
مردان برای مقابله با
خشونت علیه زنان چه کارهایی انجام دهند؟
۱-وقتی میبینید که مردان
دیگر در حال خشونت هستند، تنها یک مشاهدهگر ساکت نباشید.
۲-مردانی که حرفهای جنسیت
زده می زنند و درباره زنان جکهای نامناسب میگویند را به چالش بکشید.
۳-از زنان دیگر دربارهی
تاثیر خشونت بر زندگیشان سوال کرده و خوب به حرفهایشان گوش دهید و اطلاعات کسب
کنید.
۴-اگر شاهد خشونت خانگی
بودید با مراکز مربوطه تماس بگیرید، با خود نگویید که این به ما ربطی ندارد و
موضوع شخصی یا خانوادگی است.
۵-عکسهای رسانهای از زنان
که آنان را تحقیر میکنند، در واقع نوعی از خشونت علیه زنان محسوب میشود پس با
آنها مخالفت کنید و این موضوع را به رسانه اطلاع دهید.
۶-با پسران و مردان جوان
درباره داشتن روابط سالم صحبت کنید و الگوی خوبی برایشان باشید.
۷-اگر فکر میکنید دارید
مرتکب سوء استفاده عاطفی، کلامی یا جنسی میشوید، کمک بخواهید و به متخصصین مراجعه
کنید.
۸-به گروههای زنان و
مردانی که نگران تبعیضهای جنسیتی علیه زنان هستند ملحق شوید.
نتیجه گیری
خشونت علیه زنان یک معضل
چند بعدی است که نیازمند اقدامات گسترده در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی است.
تغییر نگرشهای فرهنگی، تقویت قوانین و افزایش آگاهی عمومی میتواند به کاهش خشونت
کمک کند. علاوه بر این، حمایت از قربانیان و ارائه خدمات درمانی و مشاورهای مناسب
به آنها، راهی مؤثر برای بهبود شرایط و بازگشت اعتماد به نفس در زنان آسیبدیده
است و در نهایت، ساختن جامعهای عاری از خشونت علیه زنان نیازمند همبستگی همه
افراد جامعه است. از دولتها و سازمانهای غیرانتفاعی گرفته تا افراد عادی، همه در
این مسیر مسئول هستند.